Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-29@02:53:35 GMT

خلافکار پولدار

تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۴۸۴۰۸

خلافکار پولدار

این هفته سعید ۱۹ ساله روی به رو ما در اتاق مشاوره نشسته است. متهمی که به خاطر هیجان به سمت سرقت رفت. می‌گوید هیچ نیاز مالی نداشته وبی‌توجهی پدرومادرش به او باعث شد با افرادی دوست و برای تجربه هیجان سرقت با آنها همراه شود. 

تک‌فرزند خانواده است و چندبار به اتهام خرید و فروش لوازم سرقتی وموادمخدر توسط ماموران انتظامی دستگیر شده اما هربار پس از آزادی دوباره کارش را ادامه داده‌است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او درباره خلاف‌هایش می‌گوید: پدرم راننده کامیون سنگین بود و وضعیت مالی خوبی داشت و دغدغه مالی نداشتم اما دله دزدی و کارخلاف توی خونم بود و ازبچگی درهرموقعیتی دزدی می‌کردم. اصلا می‌دانید چه بود؛ ازاین کار وهیجانش لذت می‌بردم. پدرم چون بار به خارج از کشور می‌برد کمتر در خانه حضور داشت و من با مادرم که پرستار بیمارستان بود وعلاوه بر کار روزانه، هفته‌ای دو شب شیفت شب داشت، زندگی می‌کردم. در اوج نوجوانی کسی رفتارهای مرا کنترل نمی‌کرد و هرکاری که دلم می‌خواست، انجام می‌دادم. بیشتر مواقع درخانه تنها بودم و به همین دلیل دوستانم از موقعیتم استفاده می‌کردند و بیشتر در منزل ما جمع بودیم و نقشه‌ها را مرور و هماهنگ می‌کردیم که همین موضوع استارتی بود برای این‌که در راه خلاف و خطا بیفتم. البته ذات خودم هم این جورکارها را می‌طلبید وکارهای هیجانی را دوست داشتم. یادم هست وقتی کوچک بودم ازدوست وهمسایه و فامیل دزدی می‌کردم. با این‌که هوش خوبی داشتم اما در دوران دبیرستان ترک‌تحصیل کردم چون درس خواندن را دوست نداشتم وحوصله‌ام را سرمی‌برد. خلاف جدی‌ام را ازسرقت از منازل شروع کردم. بادوستانم آمار منازلی را که در مناطق بالا و خالی بودند، درمی‌آوردیم و سرفرصت لوازم باارزش را می‌دزدیدیم. یکی از دوستان که چند گام از ما جلوتر و با خلافکارها در ارتباط بود، لوازم را به مالخر می‌فروخت و سهم هر کسی را می‌داد. یک شب به منزلی برای سرقت رفتیم که همسایه متوجه شد و به پلیس اطلاع داد. همگی فرار کردیم اما یکی از بچه‌ها گیر افتاد و همه را لو داد. آن اولین دستگیری‌ام بود. زمانی که مادرم فهمید، داشت سکته می‌کرد و می‌گفت اگر پدرم بفهمد، مرا زنده نمی‌گذارد و باید متوجه این موضوع نشود. مدتی را در زندان سپری کردم و چون اولین بارم بود با جریمه نقدی و تعهد آزاد شدم اما برایم درس عبرت نشد و باز هم به کارهای خلافم ادامه دادم، با این تفاوت که این بار علاوه برسرقت از منازل، خرید و فروش موادمخدر هم انجام می‌دادم ودوباره وچندباره دستگیر شدم. وقتی اززندان آزادمی‌شدم دوباره روز از نو و روزی از نو. پدرم به دلیل فشارهای عصبی دوبار سکته کرد و مادرم وضعیتی بهتر از اونداشت و از هر دری وارد می‌شدند از این کارها دست بردارم، اما فایده‌ای نداشت. آخرین بارهم مرا لو دادند و ماموران وارد منزل شدند وحدود ۲۰۰گرم هروئین و شیشه به همراه مقادیر زیادی لوازم سرقتی کشف کردند. جرمم سنگین است ونمی‌دانم چه حکمی درانتظارم است. اعتراف می‌کنم با تمام وجود از کرده‌ام پشیمانم. با بی‌فکری باعث آزار پدر و مادرم شدم که تمام چشم امیدشان به من بود. با خودم عهد کرده‌ام وقتی آزاد شدم، آن‌طور که پدر و مادرم بخواهند زندگی کنم و اگر بتوانم کمی گذشته را جبران کنم.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: سرقت هیجان خلافکار پولدار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۴۸۴۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.

کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست.

حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آن‌ها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.»

دیگر خبرها

  • استقلالی‌ها پولدار می‌شوند
  • قصه عبرت آموز یک دزد!
  • من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام!
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید»
  • دولت انتقالی هائیتی در بحبوحه آشوب باندهای خلافکار آغاز به کار کرد